عدالت از منظر قرآن
مقدمـه
در سیری که در قرآن میکنیم، روش عادلانه آنرا در همه موضوعات مشاهده مینمائیم و انصاف و عدالت و بیطرفی و داوری منصفانه در تمام برنامههای آن به چشم میخورد؛به طـــور مثال، قرآن وقتی میخواهد مشروبات الکلی و خمر را تحریم کند، قبلاً به منافع (اقتصادی که از راه شراب سازی و امثال آن بدست میآید و یا منافع طبی) آن اشاره میکند و سپس میفرماید:
«یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما و ...» (بقره/219)؛ ای پیغمبر از تو از حکم شراب و قمار می پرسند. بگو در این دو کار گناه بزرگی است و سودهایی، ولـی زیان گناه آن بیش از منفعت آن میباشـــد.
و در جایی دیگر با توجه به تمام امتیازاتی که مکتب اسلام دارد یک سره، کتابهای آسمانی قبل از خود را نادیده نمیگیرد و میفرماید:
«و مصدقاً لمابین یدیه» (آل عمران/3)؛ کتابهای تورات و انجیل که قبل از من بوده مورد قبول من است ،که این خود دلیل دیگری از انصاف در قرآن و اسلام است.
آفرینش جهان هستی بر اساس عدالت
«و خلق الله السموات و الارض بالحق» (جاثیه/22)
عدل الهی چون صفت حق تعالی است در عین واقعی بودن و کامل بودن، یکی از اصول آفرینش نیز میباشد. باید دانست که علاوه بر اینکه خلقت جهان هستی بر اساس عدل است، ایجاد قوانین و سنن و کلمات جهان هستی نیز بر پایه عدل و داد تحقق یافته است؛ چنانچه در آیه 115 سوره مبارکه انعام میخوانیم که: «و تمت کلمت ربک صدقاً و عدلاً لامبدل لکلماته و هو السمیع العلیم». عدالت به حـد کمال رسید و هیچ کس تبدیل و تغییر آن کلمات نتواند کرد و او خدای شنـوا و دانا (به گفتار و کردار خلق) است. در این آیه سخن از اتمام کلمه حق براساس صدق (راستی) و عدل (اعتدال و برابری) است و در آن تردیدی و تبدیلی نیست و نیز در فرمایشی از پیامبر معظم اسلام (ص) آمده است که: "بالعدل و قامت السموات و الارض"، یعنی آسمانها و زمین (یا به طور کلی هستی) بر اساس عدالت استوار شده است. در این نگاه نیز عدل اساس خلقت و آفرینش است و آفرینش بدون آن معنا ندارد.
عدالت ریشه در فطرت انسان دارد
از منظر قرآن، عدل به مثابه صفت و ملکه انسانی و اجتماعی ریشه در فطرت انسانها دارد؛ بدین معنا که در نهاد آدمی و در اساس خلقت او گرایش به عدالت و عدالتخواهی، تنفر از ظلم و ستم و بیعدالتی و تبعیض وجود دارد و این حقیقتی است که انسان آنرا در ذات خود یافته و فطرتش را بدان حکم میکند؛ هر چند که سرگرم شدن به اسباب ظاهری و امور دنیوی او را غافل ساخته باشد؛ لذا قرآن انسان را به چیزی بیرون از وجود انسانی خود و عقل و فطرت او فرا نمیخواند و اگر به عدل فرا میخواند، آن چیزی است که ریشه در وجود او دارد. چنانچه در آیه 90 از سوره مبارکه نحل میخوانیم: «ان الله یامر بالعدل والاحسان»؛ همانا خداوند فرمان به عدل و احسان میدهد. و نیز در ادامه مطلب در جایی دیگر آمده است: «فالهمها فجورها و تقویها» (شمس/8)؛ که ما آشنایی با خوبیها و بدیها را به طور فطری در انسان قرار دادیم.
بنابراین عدالت از جمله مواردی است که نه تنها در وجود آدمی قرار دارد بلکه انسان آن را فطرتاً دوست دارد، به طوریکه حتی ستمگران برای ظلم خود دست به توجیه میزنند و سعی میکنند آن را عادلانه جلوه دهند.
آیات 7 و 8 سوره مبارکه انفطار که در آن سخن از تحقق عدل و اعتدال در وجود آدمی به میان آمده است، قبل ذکر است:«الذی خلقت فسواک فعدلک فی ای صوره ماشاء رکبک»؛ پروردگاری که تو را آفریده، پس تو را در سواء و تسویه قرار داد و آنگاه اعتدال و عدالت را در وجود تو محقق ساخت و در هر صورتی که خواست ترکیبت داد.
یعنی تو را در آفرینش و خلقت اساساً و ذاتاً در سواء و اعتدال قرار داده است، بنابراین چون عدالت ریشه در فطرت انسانی دارد، باعث ثبات و آرامش است و از آنجایی که آدمی همواره به دنبال آرامش (عدم تغییر) میباشد، پس عدالت آرامـــش بخش است.
استقرار عدالت یکی از مهمترین اهداف انبیاء الهی
«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و...» همانا ما پیغمبران خود را با ادله و معجزات (به حق) فرستادیم و برایشان کتاب و میزان (عدل) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند.
جامعهای عادل هم نیاز به قدرت معنوی دارد و هم قدرت مادی که در آیه فوق به هر دو قدرت اشاره شده است؛ "بینات و کتاب و میزان" هر یک قدرت و پشتوانه معنویی برای استقرار عدل است و جمله «وانزلنا الحدید» که در دنباله آیه است اشاره به قدرت مادی دارد که متخلفان بدانند که هرگاه لجاجت و کارشکنی کنند، با قدرت سرکوب خواهند شـد؛ بنابراین هدف و وظیفه انبیاء آن است که چنان ایمان به خدا و معاد را در مردم زنده کنند و چنان اخلاق و طرز تفکر الهی را در تاروپود فرد و جامعه بوجود آورند که خود مردم به عدالت برخیزند و جامعه عادلی را تشکیل دهند. در نتیجه استقرار عــدالت اجتماعی یکی از مهمترین اهداف انبیاء الهی بوده است.
اهمیت عدالت در اسلام و جامعه اسلامی
اسلام مکتب عدل و اعتدال است و امت اسلام که امت میانه و وسط است، نظام آن عادلانه است. اگر از علم طرفداری میکند، از عمل هم پیشتیبانی میکند و اگر فرمان به توکل به خدا را میدهد، دستور فعالیت و تلاش هم میدهد و ... . بنابراین در جامعهای که بر اساس دستورات اسلامی بنا شده است، میبینیم که تمام پستهای حساس بر عهده افراد عادل است و از رهبر انقلاب و مرجع تقلید گرفته تا قاضی و شاهد و منشی، همه و همه باید در هر مرحلهای عادلانه بگویند و بنویسند. اسلام اهمیت خاصی به عدالت داده و آنرا در تاروپود جامعه و در مسائل حقوقی و اجتماعی و خانوادگی و اقتصادی شرط اساسی دانسته است. از دید پیشوایان معصوم ما نیز عدالت ضرورتی است که بقای جامعه منوط به آن است و بدون تحقق آن جامعه باقی نخواهد ماند. امام صادق (علیه السلام)در حدیثی، از عدالت به عنوان یکی از مواردی که مــردم واقعاً به آن محتاج هستند یاد میکند،که به شرح ذیل است:
"ثلاثه اشیاء یحتاج الناس طراً الیها: الأ من و العدل و الخصب"؛ سه چیز است که مردم واقعاً به آن نیاز دارند و برای آنها ضروری است: امنیت، عدالت، وسعت و فراوانی.
و نیز قابل ذکر است که "جرج جردقان" علت اصلی پذیرش خلافت از سوی حضرت امام علی (علیه السلام) را در خـطر بودن عدالت اجتماعی میداند.
پیامبر عظیم الشان اســلام در خصوص اهمیت عــدالت میفرمایند:
"عدل لساعه خیر من عباده سبعین سنه قیام لیلها و صیام نهارها"
یک ساعت عدالت از هفتاد سال عبادتی که روزهای آن روزه و شبهای آن احیا داشته باشید،بهتر است.
اینک عدالت را از نظر اسلام و روایات و قرآن در مورد رفتارهای اجتماعی، اقتصادی و ... را مورد توجه قرار میدهیم؛
1) عدالت در عبادت: در روایات بسیار سفارش است، هرگاه آمادگی روحی برای یک سری عبادتهای غیر واجب ندارید، آن را به خود تحمیل نکنید و سعی کنید عبادت را با نشاط و هماهنگ با آمادگی قبلی انجام دهید. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: "لاتکرهوا الی انفسکم العباده" یعنی عبادت را بر خود تحمیل نکنید و در حدیث دیگر چنین میخوانیم: "لاتکرهوا عباده الله الی عبادالله" یعنی عبادت را بر بندگان خدا نیز تحمیل نکنید.
2) عدالت در نگاه: حضرت علی (علیه السلام) به "محمد بن ابی بکر" که نماینده امام در مصر بود، چنین مینویسد: "در تمام ملاحظات و نگاهای خود مساوات را مراعات کن،این دقت و عدالت به خاطر آن است که افراد ضعیف در جامعه از لطف تو مأیوس نشوند و افراد مستکبر طمعی به ظلم و بیعدالتی تو نداشته باشند و نیز در حدیثی آمده، هنگامی که پیامبر اسلام با مردم سخن میگفت نگاههای خود را عادلانه میان اصحاب تقسیم میکرد.
3) عدالت در سخنگویی:«و اذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذاقربی...» (انعام/152)
و هرگاه سخنی گویید به عدالت گرایید و هر چند درباره خویشاوندان باشد و ...
یعنی بر اساس عدل سخن بگویید و به آن نیز وفادار باشید و پیامد سخن شما نیز کنش عادلانه باشد. در روایات و اخلاق اسلامی سفارش شده است که در گفتگوهای علمی اگر بحث از مدار عدالت و جستجوی حق خارج و به جدال و کرسی نشاندن حرف خــــود کشید، فوراً از بحث کناره گیری کنیـد، هر چند حق به جانب شما باشـد.
4) عدالت در رفتار با کفار و دشمنان: در اسلام اجرای عدالت نه تنها درباره دوست بلکه درباره دشمن و در حال جنگ نیز مـورد سفارش قرار گرفته است:
«ولا یجرمنکم شنان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هوالقرب للتقوی» (مائده/8)
این آیه اصرار دارد که دشمنی شما با قوم یا گروهی باعث نشود که به عدالت رفتار نکنید و تاکید میکند که عدالت را پیشه خود سازید که آن به تقوی نزدیکتر است.
«فان قاتلوکم فاقتلوهم کذلک جزاء الکافرین» (آل عمران/57)
عدالت در اینجا کشتن است و غیر از ترس و زبونی است، اما در هر صورت حمله از طرف شما نباشد بلکه اگر آنان حمله کردند شما مــقابله به مثل نمائید.
«فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم و اتقوالله» (بقره/193)
پس هر کس به شما تجاوز کرد به مانند او بر او تجاوز کنید.
«لاینها کم الله عن الذی لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین» (ممتحنه/8)
و خداوند شما را نهی نکرده است که از کسانی که در مورد دین با شما نجنگیده و شما را از خانههاتان خارج نکردهاند اینکه به آنها نیکی و با آنها به عدالت رفتار کنید، به درستی خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.
5) عدالت در مـدح: حــضرت امام علی (علیه السـلام) میفرماینـد که اگـر بیش از اندازه ی لیاقت، مدح کردید، اهل تملق و چاپلوس خواهید بود و اگر شهامت و آزادی مدح کردن را حتی به مقدار لازم نداشتید، معلوم میشود یا عاجز هستید یا حسود که روحتان تحمل مدح دیگران را ندارد. بنابراین از کلام امام نتیجه میگیریم که باید در مدح دیگران مراعات عدالت و انصاف را بکنیم وگرنه به یکی از دو عیب گرفتاریم.
6) عدالت در محبت و انتقاد: امام علی (علیه السلام) میفرمایند که زیادروی در سرزنش سبب میشود که ما اثر معکوس بگیریم، زیرا آتش لجاجت شعلهور میشود و طرف شعلهور میشود و حالت انفجار به او دست میدهد.
محبت بیش از اندازه به فرزند نیز موجب لوس شدن او میشود که در این باره پیامبر فرموده اند:"وای بر پدران و مادران آخرالزمان که علاقه زیاد آنها به فرزند باعث خود خواهیهائی در آنها میشود".
7) عدالت در محیط خانه (عدالت در رفتار با همسر):
«و ان خفتم الا تعدلوا فواحده» (نساء/3)
و اگر ترسیدید که عدالت نکنید پس با یکی از کنیزانتان (ازدواج کنید) و ...
پیامبر اسلام حتی در اواخر عمر پر برکتشان که کسالت داشتند، عدالت را در میان همسران مراعات میکردند و در بستر بیماری او را هر شب به اتاقی که مربوط به آن همسر بود، انتقال میدادند و حضرت علی (علیه السلام) در مدتی که دو زن داشت حتی اگر می خواست وضو بسازد در خانه زنی که نوبت او نبود وضو نمیگرفت.
آری عدالت باید همچون خون در تمام رگهای جامعه و در همه ابعاد جریان یابد.
8) عدالت در اقتصاد: نظام اقتصادی اسلام بر اساس عدالت است، یعنی طوری برنامهریزی شده که حق کسی از بین نرود و هر صاحب حقی بتواند متناسب با کار یا نیازش زندگی راحتی داشته باشد. در اسلام سفارش شده که باید ساعات خود را برای چند موضوع تقسیم کرد که عبارت اند از ساعاتی برای تفریح و لذت حلال و ساعاتی برای عبادت و ساعاتی برای کار؛ تا بدینوسیله تمام نیازهای مادی و معنوی آدمی تأمین شود.در زیر دو شاخه از عدالت در اقتصاد را بررسی میکنیم؛
الف- عدالت در توزیع: حضرت علی (علیه السلام) در زمان حکومت خود، تمام تلاش خود را برای برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی انجام داد و در این زمینه دست به عملی زد که شاید هیچکس در طول تاریخ این کار را انجام نداده باشد و آن باز پس گیری اموال از ثروتمندان و رساندن آن به دست نیازمندان بود. بعضی از انبیاء همچون شعیب (ع) بعد از توحید و نبوت اولین پیامش درباره عدل در توزیع و هشدار به کم فروشان بود: «اوفوا الکیل و لاتکونوا من المخسرین و زنوا بالقسطاس المستقیم و لا تبخسوا الناس اشیاء هم و لا تعثوا فی الارض مفسدین» (شعراء/18)
ب- عدالت در بهرهگیری و مصرف: در مقدار مصرف نیز باید مراعات عدالت بشود و قرآن نیز در این زمینه میفرماید: «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا» (اعراف/31)؛ هم از نعمتهای خدا بخورید و بیاشامید و اسراف مـکنید.
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:"اگر مردم در مصرف غذا مراعات میانه روی را بکنند، بدنشان پایدار و سالم باقی میماند.
علاوه بر مقدار مصرف، قرآن بر روی چگونگی آن مقدار و رعایت تقوی هم تکیه کرده و میفرماید: «فکلوا مما غنمتم حلالاً طیباً و اتقوا الله ان الله غفور رحیم»(انفال/69)
از هر چه غنمیت بیابید بخورید، حلال شما باد و پرهیزکار باشید که همانا خداوند آمرزنده خطاها و مهربان به خلق است.
9) شهادت و گواهی بر اساس قسط :
«یا ایها الذین امنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط» (مائده/8)
در اینجا قسط به عنوان پایه و اساس امور فردی و جمعی و معیاری است که شهادت و گواهی بر اساس آن صورت میگیرد.
10) حکومت و داوری بر اساس عدل و قسط :
«و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل» (نساء/58)
چون حاکم بین مـردم شوید، داوری به عدالت نمائید.
«و ان حکمت فاحــکم بینهم بالقسط» (مائده/42)
و اگر حکم کردی میان آنها، به عدالت حکم کن.
در این آیات به حکومت و داوری و قضاومت بین مردم بر اساس عدل امر شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: "عمل یک روز رهبری که میان مردم به عدالت رفتار کند، از عمل صد یا پنجاه ساله کسی که در میان اهل و عیال خود مشغول عبادت باشد، بهتر است".
11) قیام بر مبنای قسط :
«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» (حدید/25)؛ و برایشان کتاب و میزان (عدل) نازل کردیم تا مردم به عـــدالت قیام کنند.
این آیه قیام و انقلاب را امری مشروع و شایسته قلمداد کرده و تحقق آن را بر اساس قسط مورد توجه قرار میدهد و بر آن تأکید دارد.
واژه های قرآنی در مورد عـدل
عــدل: مقابل بیداد / مقابل جـور / مقابل ظلم / داوری به حـق
میزان: ترازو / آلتی که اشیاء را با آن می سنجند و وزن میکنند
عادل: راست / درست / مستقیم / میزان
عدالت: عدالت در لغت به معنای استقامت میباشد و در
شریعت عبارت است از استقامت بر طریق حق
قسط: عدل و داد کردن
قاضی: حـکم کننده
خلاصــه
قرآن کتابی است آسمانی،که دستورات زندگی و چگونه زیستن برای سعادت دنیا و آخرت در آن نهفته است و عدالت که یکی از مفاهیم با ارزش این کتاب میباشد، از آغاز خلقت تا ابد جایگاه ارزشی خود را نزد بشر حفظ کرده است و دقیقاً به خاطر ذات عدالتخواهانه آدمی که ریشه در صفات پروردگار دارد، انبیاء الهی مبعوث شدند که آدم سرگشته را به راه حق و برقراری عدل که یکی از اصول اعتقادی و اصلیترین اهداف پیامبران بود، بازگردانند.
به سبب اهمیت عدالت و بررسی آن در جهت پیی بردن به توازن، تعادل و تناسب خلقت جهان و نیز پیبردن به صفت حق تعالی جهت شناخت هر چه بیشتر ذات پاکش، بارها به این مطلب تأکید شده است. درقرآن مجید برای بیان مفهوم عدالت از دو واژه مهم "عدل" و "قسط" استفاده شده است که با بررسی انجام شده در تعدادی از آیات، مطالب پیرامون آن آمده است؛ علاوه بر آن، مشتقات این دو واژه نیز در برخی آیات آمده است. آنچه که در این تحقیق و بررسی از منظر شما گذشت، خلاصه بسیار مختصری است از مفهوم عدالت و بررسی آن در آیات قرآن و روایات، تا راهگشایی باشد برای انسانهایی که جویای درک واقعی این مهم هستند و برای رسیدن به جامعه ای عادل تلاش مینمائد.
نتیجـــه
از آنجایی که اسلام مکتب عدل و اعتدال است، راه مستقیم است و امت اسلامی امت میانه و وسط است و نظام آن عادلانه میباشد؛ لذا شناخت مفهوم عدالت به معنای واقعی آن با استفاده از آیات و روایات و سپس به کارگیری آن در جامعه امری انکارناپذیر است. بنابراین هدف نویسندگان این مقاله این بود که بتوانند قطرهای از دریایی معرفت قرآن را در این نوشتار بیان نمایند. از خداوند برای شناخت و معرف بیشتر مدد میجوییم.
@ پژوهشگر: محبوبه مفید کلانتری
@ منابع: 1. پایگاه اطلاع رسانی فعالیتهای قرآنی دانشجویان ایران