درآمدی بر اسلام و آیندهپژوهی
چکیده
پیشبینی آینده یکی از دغدغههای همیشگی بشر بوده است. امروزه با پیشرفت دانش، ترکیب علوم گوناگون این امکان را به بشر داده است که با استفاده از دانش، مسیر زندگی آینده را طراحی کند. شریعت مقدّس اسلام با بهرهمندی از منابع غنی، میتواند شیوهها و منابع آیندهپژوهی را غنا ببخشد. دانشمندان مسلمان با تأمّل در موضوعات مرتبط با آیندهپژوهی، مانند زندگی جاودان اخروی، عصر ظهور، قضا و قدر، و پیشبینیهای بیان شده در روایات دینی، فصل جدیدی در این دانش ایجاد کردهاند.
تبیین آیندة انسان در امتداد زندگی جاودان اخری، از تفاوتهای اساسی بین آیندهپژوهی اسلامی با آیندهپژوهیهای متداول است. تبیین تفاوتهای آیندهپژوهی طراحی شده به وسیلة بشر، با آیندة قطعی وعده داده شدة عصر ظهور از مهمترین تلاشهای علمی دانشمندان این حوزه است. تعمیق تفکر آیندهپژوهی نیازمند تبیین رابطه با موضوع «قضا و قدر» است؛ به گونهای که انسان نقش خود را در تدوین قضا و قدر الهی بداند. همچنین یکی از مسائل مطرح در منابع اسلامی، روایات معتبری است که بخشی از آینده را برای بشر پیشبینی کرده است. این روایات سختی پیشبینی آینده را از دوش بشر برداشته، اما اقدامها و طرحریزی برای آینده را بر دوش او نهاده است. آمادگی حوزههای علمیه برای تأمّل در این عرصه، بستر مناسبی برای تحوّلات در پیش رو فراهم خواهد کرد.
کلیدواژهها: آینده، آیندهپژوهی، ظهور، قضا و قدر، زندگی جاودان، پیشبینی.
مقدّمه
نگرانی انسان از مواجه شدن با آیندة نامعلوم و مبهم، اشتیاقی دیرینه برای درنوردیدن زمان در انسانها به وجود آورده است. به همین دلیل، انسانها از دیرباز علاقهمند بودهاند نسبت به آینده، اطلاع داشته باشند. از این رو، به تناسب ظرفیت و توانایی خود، ابزارهای متداول در هر عصر برای پیشبینی آینده به کار گرفته شده است. کسانی که ادعای چنین تواناییهایی داشتهاند همیشه محل توجه اقشار گوناگون بودهاند. زمانی ساحران و جادوگران، زمانی دیگر منجّمان و ستارهشناسان، در برههای دیگر خوابگذاران و معبّران، و در وقت دیگر مدّعیان عرفان و پیشگویان، هر یک با شگردهای خود بر عقلانیت و تفکر جامعه حکومت کرده و از قرب و منزلتی خاص برخوردار بودهاند.
اما امروزه با پیشرفت علم و افزایش سطح آگاهیهای عمومی، از یک سو، و پیچیدگی گستردة دنیا در حوزههای فرهنگی، علمی، اقتصادی و فناوری از سوی دیگر، ضرورت پیشبینی آینده و تدارک ابزارها و شیوههای این پیشبینی را متفاوت ساخته است. این امر موجب گردیده است موضوع «آیندهپژوهی» مورد توجه جدّی اندیشمندان قرار گیرد. امروزه آیندهپژوهی به یک علم متمایز تبدیل شده و در مراکز علمی و سیاستگذاری، از ارزش و توجه خاصی برخوردار گردیده است. از این روست که مشاهده میشود با وجود عمر کوتاه دانشِ آیندهپژوهی کتابها و مقالههای قابل توجهی در این باره تولید شده است. حجم کتابها و مقالههای تولید شده در دو دهة اخیر، موجب شگفتی است. این امر به دلیل توجه روزافزون به این مقوله میباشد.
آیندهپژوهی
تعاریف متعددی از واژة «آیندهپژوهی»1 ارائه شده است؛ چنانکه از این مفهوم با عناوین متعددی همچون «آیندهنگری»، و «آیندهشناسی» یاد میکنند.2 از آیندهپژوهی، با واژة futures study نیز یاد میکنند. واژة آینده یا future را به صورت جمع (futures) استعمال میکنند؛ زیرا در مطالعات آینده، چندین آینده تصور میشود.
آیندهنگری صرفاً یک پیشبینی نیست؛ زیرا جامعه و طبیعت همچون ماشین نیست که به صورت جبری با درک آن و تنظیم تجهیزات، بتوانیم آن را پیشبینی کنیم، بلکه جامعه و طبیعت دارای شرایط منعطف و غیر منسجمی است که نمیتوان آیندة آن را به راحتی معادلات ریاضی و مکانیکی قطعی تلقّی نمود.
منظور از «آیندهپژوهی» در این مقاله، «دانشی که با اتکا به مبانی اسلامی و بهرهمندی از ابزارهای علمی و به کارگیری خلاقیّت، توان خلق فناوریهای جدید، سازوکارهای فرهنگی و علمی شایستة جامعه اسلامی را دارد.» بهبیان دیگر، «آیندهپژوهی» دانشی است که میتواند همة مؤلّفههای جامعة مطلوب اسلامی آینده را تصویر کرده، در پیشرو قرار دهد. هدف آیندهپژوهی اسلامی نیز تبدیل جهانِ پیشرو به، محیطی شایسته برای تربیت انسانهای تکامل یافته در سایة اطاعت از فرامین الهی است.
امروزه حدس زدن و پیشگویی آینده، به یک دانش تبدیل شده است،3 سرعت تحوّلات فناوری و پیشرفت علم به گونهای است که ما نیازمند فنون آیندهنگری، برنامهریزی و تصمیمگیری برای جامعة پیش رو هستیم. شرایط منطقهای و تحوّلات جهان اسلام اقتضا میکند این واقعیت را بپذیریم که جامعة اسلامی نیازمند تصمیمگیرانی است که توانایی درک آینده را بر اساس مبانی اسلامی داشته و از مواجهه با واقعیت جامعه رویگردان نباشند. این افراد جهان را مجموعهای جبرگرایانه فرض نمیکنند و با سوء استفاده از موضوع قضا و قدر الهی، در سایة عدم تحرّک نمیآرامند. آیندهپژوهان جامعة اسلامی با هدف قرار دادن جامعة آرمانی عصر ظهور، درصدد پیشبینی جامعة پیش از آن و شرایط مناسب برای شکلگیری آن جامعة آرمانی هستند.
آینده پژوهی در فرهنگ اسلامی
یکی از مهمترین ویژگیهای شریعت مقدّس اسلام «آیندهنگری» است. این موضوع را میتوان در اعتقادات، اخلاقیات، و مناسک دینی مشاهده نمود. ظهور اسلام به عنوان آخرین دین برای بشریت در قرن ششم میلادی، نویدبخش این بود که باورها و دستورهای این دین، نجاتبخش انسانها در همة اعصار خواهد بود. باورها، ارزشها، و احکام این دین به گونهای طرّاحی و عرضه شده است که با درنوردیدن زمان و مکان، توان پاسخگویی به همة نیازهای بشری را دارد. این موضوع را میتوان در طول تاریخ چهارده قرن گذشته به وضوع یافت.
اعتقاد و باور به معاد و زندگی جاودان برای انسان، نمونهای از طرّاحی آیندة بشریت است. به باور مسلمانان، تلاش برای این دنیا طرّاحی آینده است.4 هدایت فعالیتها به منظور ساختن آیندهای مطلوب، از مهمترین توصیههای دینی برای زندگی جاودانة آخرت است؛5 چنانکه تذکرها و هشدارها در خصوص وقوع قیامت، بیدار باش انسانی برای طرّاحی بهتر آینده است.6 توجه به آینده بهقدری مهم است که در برخی از آیات قرآن کریم، خداوند با ذکر قسمهای متعدد، وقوع قیامت را حتمی بیان کرده است.7
از سوی دیگر، در توصیههای دینی، اولیای دین به شیوههای گوناگون، مسلمانان را به آیندهنگری تشویق کردهاند.8 ایجاد دغدغه نسبت به آینده و توجه به آن مورد تأکید دین است. خداوند متعال در قالب دعا، به اولیای خود میآموزد که چنین بگویند: «و بگو: پروردگارا، مرا با ورودی نیکو و صادقانه وارد (کارها) کن و با خروجی نیکو بیرون آر.»(اسراء: 80)
مسلمانان همانگونه که در حال حاضر کارها را با دقت و صداقت انجام میدهند، نگاهی نیز به آینده دارند تا سرانجام کارها نیز از عاقبتی نیک برخوردار باشد. اساساً در نگاه دینی، آیندهنگری از ویژگیهای انسان هوشمند قلمداد شده است. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «چشم دل انسان خردمند، پایان کارش را میبیند و نشیب و فراز خویش را میشناسد.»9
آینده به عنوان یک واقعیت مستقل واقعیت ندارد؛ زیرا به مقطعی از زمان اشاره میکند که هنوز فرانرسیده است و تنها زمانی وجود خواهد یافت که زمان «حال» شده باشد. اما در عین حال، انسان هوشمند چون وجود آن را پیشبینی میکند برای آن تدبیر میاندیشد. امیرالمؤمنین(ع) در فرازی از فرمایش خود، انسان خردمند و هوشمند را انسانی میدانند که با نگاه به آینده، اقدام میکند و در رفتار خود، از آینده غفلت نمیورزد. آن حضرت در وصف انسان خردمند10 میفرمایند: «خردمند، امروز مراقب فردای خویش است و از هم اکنون آنچه را در پیش دارد، میبیند.»11
مهمترین نقش در طرّاحی آینده، بهویژه در مسائل فرهنگی و اجتماعی، بر دوش حوزههای علمیه است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این نقش از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. حوزههای علمیه همانگونه که علت محدِثة انقلاب اسلامی ایران بودهاند، باید علت مُبقیة آن هم باشند. همانگونه که برنامهریزیهای علمای سلف، موجب پویای اسلام و به روز شدن آن شده است، اکنون نیز باید همین مسیر با دقتهای علمی شتاب بگیرد.
هیچکس با اطمینان کامل نمیداند که در آینده چه رخ خواهد داد. در عین حال، این دلیل بر آن نیست که به آینده نپردازیم و صرفاً بر شانس یا سرنوشت تکیه کنیم. تفکر کردن دربارة آینده و حدس زدن دربارة آن، ظرفیتهای کنونی افراد، گروهها و جامعه را برای دگرگونی و توسعه افزایش خواهد داد. بر اساس آموزههای اسلامی، انسانها دارای ظرفیتهای ارزشمندی هستند. انسانها و جوامع بشری همیشه ظرفیتهای بالقوّهای دارند که با ایجاد حسّاسیت نسبت به آینده، میتوان این توان را به فعلیت رساند.
آیندهپژوهی و عصر ظهور
یکی از نمونههای ارزشمند آیندهپژوهی در جامعة اسلامی را میتوان در وعدة الهی در خصوص شکلگیری عصر ظهور حضرت ولیّ عصر(عج) مشاهده نمود. جامعة شیعه قرنهاست که با امید به تحقق وعدة الهی در خصوص ظهور حضرت ولیّ عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ بسر میبرد. آنگونه که در روایات اسلامی توصیه شده است، پیروان آن حضرت موظّفند با انجام اقدامات شایسته، شرایط را برای تحقق زمان ظهور فراهم سازند. از این رو، باید سازمانها در طرّاحی و برنامهریزیهای خود، عصر ظهور را کانون توجه در برنامههای خود قرار دهند.
وعدة الهی در خصوص شکلگیری عصر ظهور حضرت ولیّ عصر(عج) که یکی از آرزوهای دیرینة مسلمانان است، بخشی از آیندة جهان و بشریت را تشکیل میدهد. اما نکتة مهم این است که این بخش از زندگی سعادتبخش بشر با مطالعات آیندهپژوهی تفاوت دارد. شناسایی تمایز این دو موضوع میتواند برای محققان اسلامی در حوزة آینده پژوهی مفید باشد. این تفاوتها در چند حیطه است:
عصر ظهور حضرت ولیّ عصر(عج) به عنوان درخشانترین دوران زندگی بشر، در اسناد دینی، بهخصوص روایات معتبر شیعه، که از نبی گرامی اسلام و ائمّه اطهار(ع) رسیده، بیان شده است. از این رو، اگر تحقیقی در این خصوص انجام میشود برای استخراج مشخصات آن دوران از زبان معصومان(ع) است. بررسی محققان در این زمینه، گویایی ویژگیهای بیان شدة آن عصر و توصیف شرایط آن برهه از تاریخ است، نه طرّاحی آن دوران. این در حالی است که در مطالعات آیندهپژوهی، محققان بر اساس مبانی پذیرفتهشدة اعتقادی، به طرّاحی دوران مطلوب در آینده میپردازند؛ دورانی که ساختة دست بشر است، نه از پیش طرّاحی شده که به وسیلة اولیای دین بیان گردیده است.
در تبیین عصر ظهور، منابع مورد استفاده، آیات و روایات معصومان(ع) است. اندیشمندان اسلامی با استخراج از منابع دینی و استنباط مفاهیم عصر ظهور، به تبیین این دوران میپردازند. کار اساسی علما در این حوزه، اکتشاف و استنباط مشخصات این دوران است. این در حالی است که در آیندهپژوهی، محققان، با استفاده از منابع معمول و پذیرفته شدة دانش بشری و با ذهن خلّاق، برههای از آینده را طرّاحی میکنند.
در آیندهپژوهی، محققان مقطعی از زمان را در نظر میگیرند و برای این بازة زمانی، ایدهآلی را ترسیم میکنند. آیندهپژوهیهای صورت گرفته در دنیا، برای بیست، سی و یا حداکثر پنچاه سال آتی است. نکتة مهم این است که همپوشانی آیندهپژوهی با عصر ظهور، مستلزم تعیین زمان برای عصر ظهور است، در حالیکه از این موضوع در روایات شیعه، به شدت نهی شده است.12
بنابراین، باید توجه داشت منظور از «آیندهپژوهی» تعیین زمان ظهور حضرت ولیّ عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ نیست، بلکه منظور بررسی و تعیین مشخصاتِ مقطعی از زمان است که در راستای عصر ظهور است. ویژگی آیندهپژوهان اسلامی این است که آنان دورانی را تدوین میکنند که زمینهساز شکلگیری عصر ظهور است. اینان آینده را بر اساس مؤلّفههای اساسی پذیرفته شده در عصر ظهور، طرّاحی میکنند. هدف این آیندهپژوهان اسلامی مقدّمهچینی آمادهسازی برای تحقق عصر ظهور است.
آیندهپژوهی و قضا و قدر الهی
یکی از نگرانیهای پیشروی آیندهپژوهان این است که آیا با اعتقاد به «قضا و قدر» الهی میتوان به آیندهپژوهی نیز پرداخت؟ باید دانست که قضا و قدر عامل محدود کننده نیست، زیرا قضا و قدر الهی امری قطعی و مسلّم است. «قضای الهی» عبارت است از: حکم قطعی الهی دربارة جریانات و حوادث، و «قدر الهی» عبارت است از: اندازهگیری پدیدهها و حوادث.13
از دیدگاه اسلامی، مسلّم است که قضای الهی به هیچ حادثهای مستقیماً و بلاواسطه تعلّق نمیگیرد، بلکه هر حادثهای تنها از راه علل و اسباب خودش ایجاب میشود. قضای الهی ایجاب میکند که نظام جهان نظام اسباب و مسبّبات باشد. انسان هرقدر آزادی از ناحیة عقل و اراده در اختیار دارد و به هراندازه که با محدودیت از ناحیة عوامل موروثی و محیطی و تاریخی روبهروست، به حکم قضای الهی و نظام قطعی سببی و مسبّبی جهان است.14
بنابراین، انسان میتواند با استفاده از برنامههای آیندهنگر، اسباب مناسب را برای آیندة خود رقم بزند. انسانها با بهرهمندی از تفکر، میتوانند پدیدههای طبیعی را، که به صورت محدودیت در پیشرو دارند، به حکم قضای الهی حذف کرده، سبب تقدیر مناسب را فراهم سازند. بنابراین، قضا و قدر الهی نه تنها به معنای تدوین زندگی از پیش تعیین شده و سلب اختیار از انسان نیست، بلکه تحریک کنندة انسان برای طرّاحی آینده و تدوین زندگی بر اساس اختیار و انتخاب است.
آیندهپژوهی و آیندههای پیشبینی شده
برخی روایات بیانکنندة آیندهای روشن و یا آیندهای تاریک برای بشر است. با این فرض که این روایات از صحّت سند و دلالت معتبر و قابل توجه برخوردار باشد، باید به این نکته توجه داشت که اینگونه روایات در آیندهپژوهی کاربرد دارد. اینگونه روایات حیطة منابع و استنباط آینده را برای محققان گسترده نموده، با تبیین آینده، از مردم انتظار دارند که خود را برای رویارویی با شرایط مطلوب یا نامطلوب آینده مهیّا سازند.
بهبیان دیگر، علاوه بر آیندههای قطعی سرای جاودان (معاد) و عصر ظهور، که در باورهای دینی مسلمانان حتمی تلقی میشود، از آموزههای اسلامی استفاده میشود که بخشی از آینده نیز برای مسلمانان یا بشریت نیز ترسیم شده است. بهبیان دیگر، در برخی از آیات قرآن کریم و یا روایات، معصومان(ع) وضعیتهای گوناگون آینده نیز به تناسب، برای مسلمانان ترسیم شده است. آیندة ترسیم شده در این روایات، گاهی بیان کنندة آیندهای زیبا برای مردم است؛ همانگونه که در آیات قرآن کریم شرایط مطلوب برای بشر بیان شده است. 15 گاهی نیز آیندهای ناخوشایند را برای مردم پیشبینی کردهاند. رسول خدا(ص) در یکی از فرمایشهای خود فرمودند: «امّت من زمانی را درک میکنند که از قرآن فقط ظاهر آن باقی است، و از اسلام فقط نامش باقی است. مسلمان و اهل قرآن خوانده میشوند، در حالی که دورترین مردم نسبت به قرآن هستند. مساجدشان آباد است، اما در آنجا هدایتی صورت نمیگیرد. دانشمندان آن زمان بدترین دانشمندان جهانند؛ به جای هدایتگری عامل فتنه هستند و فتنه به خودشان بازمیگردد.»16
اینگونه روایات گویای این است که مؤمنان باید برای چنین آیندة نامطلوبی طرحریزی لازم و اقدامهای مؤثر داشته باشند. پیشبینی و تدارک مواجه با آینده، جامعة اسلامی را به طور هوشیار در برابر وقایع پیشبینی نشده قرار میدهد. آیندهپژوهی از این لحاظ، برای اندیشمندان اسلامی نیز مهم است که با استفاده از پیشبینی آینده، که در روایات معتبر آمده است، به طرّاحی و تبیین مسائل علمی و فرهنگی بپردازند تا بتوانند مؤمنان جامعه را در چنین شرایطی از گزند خطرات ایمن نگهدارند.
در روایت دیگری از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: «کتابهای خود را نگهداری کنید که در آینده؛ به آنها نیازمند خواهید شد.»17 «احتفظوا بکتبکم فإنّکم سوف تحتاجون إلیها.»
توصیة رئیس مکتب شیعه به حفاظت از میراث علمی و جلوگیری کردن از نابودی آنها، برای بهرهبردای در آینده، بیانکننده عاقبتاندیشی در امور است. در آن زمان، مردم از منبع فروزان دانش بهره میبردند، در حالی که باید به فکر آینده میبودند. از این رو، مسلمانان موظّفند با تدبیر، برای آیندگان برنامهریزی کنند. برنامهریزی باید به گونهای باشد که مشتاقانی که دسترسی به امام معصوم ندارند، بتوانند از کلام و راهنماییهای ایشان بهره ببرند. فراتر آنکه باید همة منابع را برای آیندهها، غنیسازی و نگهداری نمود و مسلمانان همانگونه که خود حق استفاده از این منابع را دارند، باید بدانند که آیندگان نیز حق استفاده از منابع موجود را دارند.
دستاندرکاران جامعة اسلامی بر اساس پیشبینیهای انجام شده در اسناد روایی معتبر، باید شرایط بهبود وضع معنوی و فرهنگی را مدّ نظر داشته باشند. هشدارهای مطرح شده در روایات دینی بسیار جدّی است و باید برای آن تدبیر لازم اندیشید. اینگونه روایات با ترسیم آینده، از دانشمندان و صاحبان اندیشه میخواهند پیش از قرار گرفتن در وضعیت نامطلوب، به طرحریزی و اقدام مناسب بپردازند. در اینجا، چند نمونه از این روایات ذکر میشود.
حضرت محمد(ص) میفرمایند:
«ای مردم، به زودی زمانی بر شما فرامیرسد که اسلام واژگون میشود؛ همچون ظرفی واژگون که آنچه در آن است، بریزد. ای مردم، خداوند به شما امان داده است که هرگز بر شما ظلم روا ندارد، ولی هرگز امان نداده است که شما را آزمایش نکند، و حال آنکه خداوند متعال در قرآن فرموده: «در این ماجرا، نشانههایی است (از حق) و ما به یقین، همگان را میآزماییم!» أَیُّهَا النَّاسُ، سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ یُکْفَاُ فِیهِ الإِسْلاَمُ کَمَا یُکْفَاُ الإِنَاءُ بِمَا فِیهِ. أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ اللهَ قَدْ أَعَاذَکُمْ مِنْ أَنْ یَجُورَ عَلَیْکُمْ، وَ لَمْ یُعِذْکُمْ مِنْ أَنْ یَبْتَلِیکُمْ، وَ قَدْ قَالَ ـ جَلَّ مِنْ قَائِل: «إِنَّ فی ذلِکَ لآیَات وَ إِنْ کُنَّا لَمُبْتَلِینَ.»18 (مؤمنون: 30)
تعبیر به «یُکْفَأُ فِیهِ الإِسْلاَمُ» ـ در روایت ـ کنایه لطیفی است از دگرگون شدن همة مفاهیم اسلام و از دست رفتن حقیقت آن؛ زیرا اسلام به ظرفی تشبیه شده که معارف و قوانین و احکام و اخلاق اسلامی در آن جای گرفته است، و همانگونه که ظرف آب را اگر وارونه کنند هر چه در آن است میریزد، اسلام هم در آن زمان وارونه میشود و محتوای خود را از دست میدهد و تنها نامی از آن باقی میماند.
امروزه نشانههای چنین زمانی را در عصر حاضر میتوانیم مشاهده کنیم. اگر مسلمانان تنها به نام «اسلام» قناعت کنند و در رفتار و کردار آنان اثری از اخلاق اسلامی دیده نشود و تقوای الهی و توکّل به فراموشی سپرده شود، وارونه شدن اسلام تحقق یافته است. پیشبینی چنین شرایطی علمای دین را بر آن میدارد که با تیز بینی و تسلّط بر وقایع اجتماعی و فرهنگی، مسیر حرکت جامعه را از میان آلودگیهای موجود بیابند و با ارائة طرحها و اقدامهای آیندهنگرانه به هدایت جامعه بپردازند.
آیندة مطالعات آیندهپژوهان اسلامی
همانگونه که مطالعات آیندهپژوهی در عرصة تفکر بشری گامهای اولیه را برمیدارد، لازم است اندیشمندان اسلامی به تبیین این دانش از دیدگاه اسلام بپردازند. پس از تبیین رابطة مسائل حیات جاودانة آخرت با آیندهپژوهی، تبیین رابطة عصر ظهور با آیندهپژوهی، تبیین موضوع قضا و قدر، و رابطة آیندهپژوهی با آیندههای پیشبینی شدة قطعی در روایات، باید به بررسی نگرانیهای معرفتی در حوزة آیندهپژوهی پرداخت. برخی از این حوزهها به دلیل ابهامآفرینی در مباحث فلسفی و کلامی، نیاز جدّی به مطالعة دینی بر اساس مفروضات بنیادی اسلام دارد.
حوزههای معرفتی آیندهپژوهی، که درصدد تبیین بنیانهای معرفتشناختی این دانش و شناسایی آنهاست، از حوزههایی است که تأمّل و تدبر اندیشمندان اسلامی را میطلبد. امروزه برای شناخت آیندهپژوهی، از شیوههای متعدد تجربی، دلفی، شبیهسازی رایانهای، نظرخواهی از خبرگان، و مانند آن بهره میبرند. به نظر میرسد آموزههای اسلامی میتواند راههای ارزندهتری در این خصوص ارائه کند که به تکمیل شیوههای معمول بپردازد؛ شیوههایی که با بهرهگیری از معنویت ناب، بتواند چشم بشر معاصر را به آیندة بینا نماید.
بررسی بنیانهای اخلاقی آیندهپژوهی از جمله کارهایی است که به دست اندیشمندان اسلامی به سرانجام مطلوب میرسد. آیندهپژوهان باید برای درک ماهیت جامعة مطلوب، معیارها و ارزشها را شناسایی کنند. ملاک بررسی این معیارهای ارزشی و میزان مطلوبیت برای آینده، بر چه اساسی طرّاحی میگردد؟ مسئولیت جامعة امروز برای آینده، از چه بنیانهایی ریشه برگرفته است؟ اینها بخشی از مواردی است که باید در مطالعات آینده مدّ نظر اندیشمندان اسلامی قرار گیرد.
آیندهپژوهان در مطالعات خود، به این نتیجه رسیدهاند که عوامل پیدایش آینده چهار عنصر اساسی «رویدادها، روندها، تصویرها، و اقدامها» است.19 دانشمندان اسلامی میتوانند با استفاده از منابع دینی، عناصر اساسی آینده را بازنگری کرده، به تکمیل آن بپردازند. بهبیان دیگر، عناصری که موجب پیدایش آینده میشود با تبیینهای اسلامی، از محتوا و شکل جدید بهره خواهد برد.
از نظر دانشمندان، آینده امری فرضی است که از تعامل بین این چهار عنصر شکل میگیرد:
1. رویدادها
رویدادها اموری است که انسان در باره اثربخشی اندیشیدن در خصوص آنها، به تردید میافتد. رویدادها به طور کلی قابل شناخت نیست، اما به نظر میرسد امکان وقوع دارد؛ مانند حوادث طبیعی زلزله، رانش زمین، و ترور، انفجار در صنایع، و تصادفات جادهای. اکنون که نمیتوانیم این حوادث و رویدادها را بشناسیم و برای آنها تدبیر عالمانه پیشبینی کنیم بهتر است حدسهایی را نسبت به این حوادث بزنیم و با حداقل آمادگی، به سوی آینده گام برداریم. از دیدگاه اسلامی، میتوانیم راهکارهایی برای کنترل این رویدادهای پیشبینی نشده بیابیم. توصیههای اسلامی در خصوص صدقه، صلة رحم، و اهتمام به امور مسلمانان، میتواند باب جدیدی در این عرصه بگشاید.20
2. روندها21
جریانها، حوادث و پدیدههای در حال شکلگیری است. دانشمندان با تمرکز بر جریانها، تلاش میکنند به پیشبینی و کسب آمادگی برای آینده بپردازند. این روندها بیشتر تحت تأثیر رفتارهای اختیاری انسان رخ میدهد. انسانها میتوانند با نگاه به مسیر تکامل انسان از دیدگاه اسلام، این روندها را در امتداد آنها قرار دهند.
با بررسیهای انجام شده دستکم سه نوع روند و جریان، که نیازمند بررسی برای پیشبینی آینده است، شناسایی شده:
الف. جریانهای جاری:22
برخی از جریانها از گذشته بوده و همانگونه که
اکنون هست، در آینده نیز ادامه خواهد داشت. با درک جریانهای جاری یا مستمر،
دانشمندان درصددند که بدانند چه امری در حال رخ دادن است و در گذشته چه چیز
رخ داده است. پیشبینی آینده با درک این مراحل، تأمّل در تجربیات، دانش روز و
خلّاقیت رخ میدهد.
ب. جریانهای نوبهای: برخی روندها در شرایط خاص، احتمال وقوع پیدا میکند. جریانهای نوبهای یا دورهای در تجربة مستمر زندگی افراد نیست، بلکه بخشی از ابعاد زندگی طولانی مدت بشری است. اینگونه روندها مانند تجربههای شخصی نیست که افراد از موفقیتها و شکستهای آن درس آموخته باشند و بتوانند آن را در مراحل بعدی به کار گیرند. این روندها ممکن است در حافظة تاریخی ملتها و اقوام، ثبت شده باشد و دستاورد آن به صورت غیر مستقیم در اختیار انسان امروز قرار میگیرد؛ مانند جنگها. نوعی دیگری از روندهای دورهای نیازمند شناخت فنون ریاضی است. بهبیان دیگر، افراد برای درک آنها، نیازمند داشتن دانش مربوط هستند تا بتوانند نسبت به کشف نتایج و آیندة آن اقدام کنند. بنابراین، پیشبینی در این روندها، برای بسیاری از افراد با دشواری همراه است؛ مانند پیشبینی نسبت به آیندة صنعت الکترونیک و یا دانش نانو. در اینگونه موارد، افراد غیر مطّلع توان پیشبینی ندارند.
ج. جریانهای نوظهور:23 برخی از جریانها کاملاً جدید است؛ یعنی در زمان حال قابل رؤیت نیست و سابقهای در گذشته نداشته است. آیندهگرایان بر این باورند که مهمترین جریانهای آینده همین جریانهای نوظهور است. بیشتر جریانهای نوظهور پیامد مستقیم یا غیرمستقیم فناوریهای جدید است که برای انسانها این امکان را به وجود میآورد، اقداماتی را انجام دهند که پیش از آن توانایی انجام آن را نداشتهاند، و یا این امکان را فراهم کرده است که کارهای سخت را به راحتی انجام بدهند.
3. تصویرها
افراد بر اساس پیشفرضهای ذهنی خود، ذهنیتها و تصاویری از آینده خلق کردهاند. برخی از اعمال افراد نیز بر اساس این تصاویر، صورت میگیرد. آیندهپژوهان در مطالعات خود، تلاش میکنند تصاویر مطلوبی برای مردم به وجود آورند. «چشم انداز» نمونهای از تصویر آینده است. این موضوع روشن است که تصویرهای آینده اگر حاکی از ترس و نگرانی باشد با تصویرهایی که امید و اعتماد ایجاد میکند، کارکردهای متفاوتی برای افراد دارد. امیدبخشی و تبیین رابطة انسان با خداوند و پذیرش نقش خداوند در تحوّلات جهانی، راهگشای تصویرپردازی آینده خواهد بود.
4. اقدامها
طرحریزی و ارائة راهکار برای رسیدن به آیندة مطلوب، «اقدام» نامیده میشود. آیندهپژوهان با تصویرسازی مطلوب و توصیه به اقدامات شایسته، سعی میکنند اعتماد و ارادة مثبت را در افراد شکل بدهند تا آنان بتوانند با برنامهریزی و تصمیمگیری صحیح، خود را برای آینده آماده سازند. بر اساس چارچوبهای پذیرفته شده در اسلام، اقدامهای مسلمانان از محدودیت خاصی برخوردارد است؛ چنانکه از ابزارهای ویژهای نیز همانند رابطة معنوی بهرهمند است.
نتیجهگیری
امروزه آیندهپژوهی به یک علم متمایز تبدیل شده و در مراکز علمی و سیاستگذاری از ارزش و توجه خاصی برخوردار گردیده است. منظور از «آیندهپژوهی» در این مقاله، عبارت است از: «دانشی که با اتکا به مبانی اسلامی و بهرهمندی از ابزارهای علمی و بهکارگیری خلّاقیت، توان خلق فناوریهای جدید، سازوکارهای فرهنگی و علمی شایستة جامعة اسلامی را دارد.» هدف آیندهپژوهی اسلامی نیز تبدیل جهانِ پیشرو به محیطی شایسته برای تربیت انسانهای تکامل یافته در سایة فرامین الهی است.
در توصیههای دینی، اولیای دین به شیوههای گوناگون مسلمانان را به آیندهنگری تشویق کردهاند. ایجاد دغدغه نسبت به آینده و توجه به آن مورد تأکید دین است. مهمترین نقش در طرّاحی آینده، بخصوص در مسائل فرهنگی و اجتماعی، بر دوش حوزههای علمیه است. همانگونه که برنامهریزیهای علمای سلف موجب پویایی اسلام و به روز شدن آن شده است، اکنون نیز باید همین مسیر با دقتهای علمی شتاب بگیرد.
پس از تبیین رابطة مسائل حیات جاودانة آخرت با آیندهپژوهی و تبیین رابطة عصر ظهور با آیندهپژوهی، باید به بررسی نگرانیهای معرفتی در حوزة آیندهپژوهی پرداخت. برخی از این حوزهها به دلیل ابهامآفرینی در مباحث فلسفی و کلامی، نیاز جدّی به مطالعة دینی بر اساس مفروضات بنیادی اسلام دارد؛ چنانکه بررسی بنیانهای اخلاقی آیندهپژوهی نیز از کارهایی است که به دست اندیشمندان اسلامی به سرانجام مطلوب میرسد. آیندهپژوهان باید برای درک ماهیت جامعة مطلوب، معیارها و ارزشها را شناسایی کنند. اینکه ملاک بررسی معیارهای ارزشی و میزان مطلوبیت برای آینده بر چه اساسی طراحی میگردد، و مسئولیت جامعة امروز برای آینده از چه بنیانهایی ریشه برگرفته، بخشی از سؤالهایی است که باید در مطالعات آینده مدّ نظر اندیشمندان اسلامی قرار گیرد.
پینوشتها:
1. Futures study
2 ر.ک: محسن منطقی «آینده پژوهی؛ ضرورت آینده مطالعات فرهنگی و علمی» اسلام و پژوهش های مدیریتی، ش1.
3 ر.ک: مرتضی مطهری، انسان در قرآن؛Joel E Cohen, What the Future Holds, p. 8 .
4. حشر: 18.
5. انبیاء: 21.
6 خداوند متعال درآیات متعدد، نسبت به آمادگی برای قیامت هشدار داده است، از جمله 12 سوره احقاف.
7. سورة مباره قیامت.
8 در این زمینه کتب فراوانی توسط علماء و اندیشمندان اسلامی نوشته شده است. مرحوم محمد حسن نجفی قوچانی درکتاب سیاحت غرب با استفاده از روایات و ذوق ادبی خود تصویری از یک فرد حاضر شده در برزخ را بیان مینماید. (انتشارات امیرکبیر)
9. ابنابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 9، ص 164.
10. در کتب لغت: اللبیب من استعد للأمور قبل وقوعها، فتهیأ للوازم التی یحتاجها فی عمله ویتجنب اللجوء إلى غیره.
11. محمدرضا حکیمی، الحیاة، ج 1، ص 585.
12. در این خصوص ر.ک: النجم الثاقب، و امثال آن.
13. محمدتقی مصباح، معارف قرآن، ص 202.
14. مرتضی مطهری، انسان در قرآن، ص 35.
15. مانند: قصص: 5.
16. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 108، ص 25.
17. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج 3 ص 353.
18. نهج البلاغه، خطبه 291.
19. Richard Slaughter, New Thinking for a New Millennium, p. 107.
20 روم: 41؛ شوری: 30؛ رعد: 11.
21. Trends
22. continuation
23. emerging issues
منابع
نهجالبلاغه، شرح عبدالحمید ابنابیالحدید، بیروت، داراالکتب، 1418.
حکیمی، محمدرضا، الحیاة، موسوعه، اسلامیه، علمیه، موضوعیه، قم، الدار الاسلامیة، 1368.
کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، قم، اسوه، 1372.
مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، بیروت، بینا، 1412 ق.
مصباح، محمدتقی، معارف قرآن، معارف قرآن، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1380.
مطهری، مرتضی، انسان در قرآن، قم، صدرا، 1374.
نوری، میرزاحسین، النجم الثاقب فی احوال الامام الحجة الغائب(عج)، بیجا، انوار الهدی، 1415ق.
Cohen, Joel E, What the Future Holds, U.S.A: Library of Congress Cataloging-in-Publication Data, 2001.
Forrest, C.J, Qualitative Inference Method of Heuristics for Foresight and Futures Studies. 2009.
Slaughter, Richard, New Thinking for a New Millennium, U.S.A: Taylor & Francis e-Library, 1996.
Sadegh90.blog.ir