فرهنگ در لغت به معنای تعلیم و تربیت، علم و دانش و ادب، کتاب لغت، مجموعه آداب و رسوم و مجموعه علوم و معارف و هنرهای یک قوم به کار رفته است. از نظر اصطلاحی، به مجموعه برداشت ها، موضع گیری های فکری، هنر، ادبیات، فلسفه، آداب، سنن و رسوم و روابط حاکم بر اجتماع تعریف شده است. در قرآن کریم، از فرهنگ به مفهوم مصطلح آن تعبیری یافت نمی شود; ولی به طور کلی قرآن کریم از فرهنگ در یک جا به عنوان زبان قوم یاد کرده است; چون قرآن کریم نخست در محیط جزیره العرب نازل شده و با مردمی سر و کار داشته که دارای اعتقادات و رفتاری خاص بوده اند: «و مآ أرسلنا من رسول إلآ بلسان قومه لیبین لهم؛ ما پیامبران را نفرستادیم، مگر با زبان قوم خودشان سخن بگویند.» (ابراهیم/ 4) در جای دیگر از فرهنگ به عنوان حکم جاهلیت یاد کرده و در آیات بسیاری به اعتقادات و فرهنگ رایج عصر خود حمله می کند: «أفحکم الجهلیه یبغون و من أحسن من الله حکما لقوم یوقنون؛ آیا حکم جاهلیت را می جویید؟ برای گروهی که باور دارند، حکم چه کسی از حکم خدا بهتر است؟» (مائده/ 50)