اقتصاد از منظر قرآن
مقدمه
کتاب هایی که در دانشگاه ها و مراکز علمی و تحقیقاتی در مورد اقتصاد نوشته میشود معمولاً به بررسی مشکلات روزمره مردم میپردازد و آنها را در قالب بحثهای نظری و ریاضی مطرح میکند و دیگر اینکه اکثر این کتاب ها خاستگاه غربی دارند و از مفاهیم اسلامی تهی هستند و با کیفیت زندگی مسلمانان فاصله دارند.در این مقاله تلاش شده است که اقتصاد از دیدگاه قرآن کریم مورد بررسی قرار گیرد. هدف از بحث مقاله اثبات این مهم است که قرآن کریم یک نظام اقتصادی مناسب را با اهداف کلی خود هدایت میکند و خطوط کلی آن را ترسیم مینماید.
نمونهای از آیات اقتصادی قرآن
1ـ"معادن" (رعد/3 ـ 4 و حجر/ 19 ـ 23)
2ـ"کشاورزی"ـ روز دهقان اول مهرماه (انعام/95 و 141)
3ـ"تعاون و همکاری"ـ روز تعاون 23 اردیبهشت (مائده/2)
4ـ"خرید و فروش" (انعام/153 ـ اعراف/85 ـ هود/84 الی 86)
5ـ"منابع طبیعی"ـ هفته منابع طبیعی22 الی 15اسفند (نحل/10ـ13)
7ـ"امداد و کمک رسانی"ـ تشکیل کمیته امداد در 14/12/57 (توبه/60)
8ـ"مسکن و خانهسازی"ـ تشکیل بنیاد مسکن در 21/1/58 (اعراف/ 7 و نحل/80ـ82)
9ـ"قرض الحسنه" (بقره/245 ـ مائده/12 ـ حدید/10ـ مزمل/20 ـ تغابن/19 ـ حدید/18)
10ـ"بانکداری بدون ربا"ـ روز ملی شدن بانکهای ایران در 17/3/58 (آل عمران/120 و روم/39)
نظری به اقتصاد اسلامی
کسانی که فکر میکنند مسائل زندگی از یکدیگر جداست و هر چیزی یک مرز و قلمروی خاصی دارد و هر گوشه و قسمتی از زندگی بشر به یک شی ء بخصوص تعلق دارد،تعجب و یا احیاناً انکار میکنند که کسی موضوعی به نام "مسائل اقتصادی" در قرآن طرح کند؛زیرا به عقیده اینان هر یک از اسلام و اقتصاد یک مسأله جداگانه است و اسلام به عنوان یک دین برای خودش و اقتصاد به عنوان یک علم برای خودش قلمرویی دارد.اما نکته این است که مسائل زندگی را نباید مجرد فرض کرد. صلاح و فساد در هر یک از شؤن زندگی در سایر شئون نیز مؤثر است.نظام ارزشی اسلام، خوشبختی دنیا و آخرت انسان را به طور همزمان مورد توجه قرار داده و دنیا را مزرعه آخرت معرفی نموده است؛بر این مبنا هر رفتار اقتصادی مفید که در حوزه ارزشهای اسلامی مجاز باشد، انجام آن مطلوب و شایسته است.مدلها و الگوهای اقتصادی از آنجا که به شدت تابع شرایط زمانی و مکانی میباشد،قابل تجویز و ارائه به طور کلی از سوی مکتب اسلام نبوده است،اما قوانین ثابت و همیشگی حاکم بر آنها،در منابع اسلامی بیان شدهاست.این مقاله تحقیقی در جهت شناخت آموزههای اقتصادی قرآن میباشد.
نظر قرآن راجع به ثروت
آنگاه که میخواهیم نظری به ایدههای اقتصادی قرآن بیفکنیم،اول باید ببینیم نظر قرآن درباره ثروت و مال چیست؟جواب این است که قرآن مال و ثروت را تحقیر نکرده،بلکه قرآن با هدف قرار دادن ثروت، با اینکه انسان فدای ثروت شود و یا به عبارت دیگر انسان پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره کردن بخواهد مخالف است؛که این مهم در آیه زیر مشهود است: «الَّذینَ یکنزْونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّه وَ کاینفْقِوُنَها فی سَبیل الله فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابِ الیم…» (توبه/34)
آیاتی نیز وجود دارند که نقش پول را در فاسد کردن شخصیت انسانی بیان میکنند و به همین دلیل نیز ثروت پرستی را مطرود شمرده است.
ـ «اِنَّ الاِنسانَ لَیطَغْی، اَنْ
را'ه اسْتَغْنی»(علق/6)
ـ «وَ لاتُطِعْ کُلَّ حَلاّفِ مَهین، مَمَّازِ مَنشّاءِ بَنَمیمْ… اَنْ کان ذامالٍ
و بَنینْ…»(قلم/15ـ10)
ـ «زُینَ لِلإِنْسانِ حُبَّ الشَّهواتِ مِن النِّساءِ و اَلبْنَینْ و التَضاطیرَ
المُقَنْطَره مِنَ الذَّهَبِ و الَفْضَّه وَالْخیلْ المسُومَّه» (آل عمران/14)
اما قرآن خود ثروت را در کمال صراحت به عنوان "خیر" نامیده است،که آیه
180 سوره مبارکه بقره گویای این نظر است: «کُنتَ عَلَیــــکُمْ اذِا حَضَرَ
اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اِنْ تَرَکَ خَیراً الوَصَّهُ لِلْوالدینِ و الاَقْربَین». و
دفاع از مال را در حکم جهاد و کشته شدن در این راه را شهید شدن تلقی کرده است
«الَمْقَتُولْ دُونَ اَهْلِهِ وَ مالِهِ...».
آشنا شدن با فهم کلام الهی از اهمیت والایی برخوردار است و این امر، جز با درک درست کیفیت مطلوب زندگی انسانی از دیدگاه قرآن و سنت میسر نخواهد بود و از آنجا که معمولاً در اقتصاد نیز از چهار موضوع عمده یعنی تولید،توزیع،مصرف و رشد بحث میشود،لذا آیات قرآنی مربوط به علم اقتصاد را نیز بر چنین مبنا طبقهبندی نمودهایم همراه با شرح مختصری از آنها.
تولید و مباحث مربوط به آن
در این مبحث به ذکر دو نمونه اکتفا میکنیم:
1ـ قرآن و گستردگی منابع تولید: آیاتی چند از قرآن کریم گویای آن است که خداوند در زمین،آنچه را انسان نیاز داشته،برای وی فراهم کرده است؛در آیهای میفرماید: «وَاتیکم من کُلِّ ما سأَلْتُمُوُه» (ابراهیم/34)
و هر چه از او خواستهاید به شما ارزانی داشته است.
و در جای دیگر میفرماید:
«وَلَقَدْ مکَنَّا فی الاْرَضِ وَجَعَلْنا لَکُمْ فیها معایشَ قلیلاً ما تَشکَرون» (سوره اعراف)
در زمین جایگاهتان دادیم و معیشتتان را در آن قرار دادیم،و چه اندک سپاس میگذارید»
بنابراین از دیدگاه قرآن کریم،در زمین آنچه مورد نیاز انسان برای ادامه زندگی لازم است، مهیا است اما این امر به معنای آن نیست که کلیه نیازمندیهای انسانی به صورت بالفعل و بدون کار و تلاش در اختیار اوست بلکه بدین معناست که انسان باید با به کارگیری روحیه عمران،آبادانی،خلاقیت،ابتکار و تلاش رزق و روزی خویش را از منابع طبیعی به دست آورد و آنها را برای استفاده تغییر دهد،به همین دلیل قرآن کریم علت عمده ایجاد رفاه را تغییر دادن امکانات موجود دانسته است،بنابراین اگر در مواردی مشاهده میشود که قرآن کریم ایمان و تقوا را مایه نزول برکات الهی و رونق اقتصادی دانسته است مثل آنجا که میفرماید:
«وَلَوْاَنَّ اَهْلَ الْقُری آمنوا و اتَّقوا لَفَتَحْنا علیهم بَرَکاتِ من السَّماءِ و الَرْضَ» (اعراف/96)
مراد این آیه شریفه،این نیست که فقط ایمان و تقوا،یعنی پرهیز از گناه، اسراف و… موجب نزول برکات میشود بلکه جنبه اثباتی آن دو نیز که سعی و تلاش برای بهرهوری مطلوب از منابع طبیعی باشد منظور خواهد بود،بنابراین تلاش در راه بکارگیری وسایل برای رسیدن به مواهب طبیعت در امور مادی وسیله خواهد بود همانطور که در امور معنوی وسیله قرار دادن اولیاء و انبیا برای تقرب الی الله مورد خواهدبود.پس روشن است که قرآن کریم دیدگاههایی مانند "نظریه مالتوس" را که به محدودیت منابع طبیعت و عدم کفاف آن برای انسانها معتقد است رد میکند.
2ـ زن هم میتواند فعالیت اقتصادی داشته باشد: آیات ذیل بیانگر این مسئله میباشد؛
«واتوالنسآءِ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَه»(نساء/4) * «لِلرِّجال نَصیبُ مِمَّا اکْتَبَوا و لِلنسآء نَصیبٌ مِّمِا اکْتَبْنَ»(نساء/32) * «لِلرِّجالِ نَصیبُ مِّمِا ترک الْوالِدْانِ وَ الاْقَرْبَونَ و لِلنِّسآءِ نَصیبٌ مِّما ترک الوْلِدانَ وَ الْقَرْبَونُ مّشمِا قَلَّ منِه او کَثُرَ بَضباً مفروضاً»(نساء/7). در هر صورت زن هم میتواند کسب مشروع و فعالیت اقتصادی ـ ولو در خانه شوهرـ داشته باشد،زیرا همه بر فعالیت اقتصادی محتاجند تا بتوانند به زندگی خویش ادامه دهند.
توزیـــــع
1ـ سه اصل مسلم در تجارت: در آیه زیر ـ که یکی از آیات مورد بحث و تحقیق در فقه معاملاتی است ـ روابط انسانی را بر اساس مبادلات تجاری بیان میکند.خداوند میفرماید:«یا اَیهَا الذَّینِ امنَـــوا لاتَأکلُوا بَینَکُم بالباطلَ إلاّ اَنْ تَکوُنَ تِجارَةً عَنْ تَراضِ مِنکُمْ.. »(نساء/29) ای کسانی که ایمان آوردهاید اموال یکدیگر را به ناحق نخورید مگر آنکه تجارتی باشد که هر دو طرف به آن رضایت داده باشید.
این آیه مبارکه،تجارت را بر اساس رضایت طرفین تشریح فرموده است از این آیه چند اصل استفاده میشود که عبارت اند از: 1.اصل عدم تصرف و دخالت در اموال یکدیگر،که مالکیت بر آن متفرع است./ 2.اصل جواز تصرف در اموال یکدیگر بر اساس رضایت دو طرف مبادلات و تجارت،از این اصل ناشی میشود./ 3.اصل مالکیت که مسلم دانسته شده و در واقع این اصل زیربنای دو اصل مذکور است. در جای دیگر میتوان از این آیه استفاده نمود که باید تجارت و معاملات با رضایت فروشنده و خریدار باشد.خرید و فروش اجباری و اکراهی و یکطرفه مردود است .
2ـ اقتصاد در خانواده: در آیهای از قرآن در مورد اینکه نباید در امور زندگی و در مسائل مصرفی افراط و تفریط نمود آمده است که: «والَذّضینَ اذا اَنفَقَوُا لَمْ یسْرِفوا و لَمْ یقْتَروا و کانَ بَینَ ذالِکَ قَواماً»(فرقان /67) آنان که چون هزینه میکنند اسراف نمیکنند و خساست نمیورزند، بلکه میان این دو راه اعتدال را میگیرند.
انسانی که وظیفه تأهل را میپذیرد و خرج و نفقه خانوادهای را به عهده میگیرد باید برای این دخل و خرج حساب و کتاب داشته باشد به عبارت دیگر تا آنجا که برای او مقدور است در جهت رفاه نسبی خانواده بکوشد.از نظر قرآن،حد مطلوب حالت اعتدال و میانهروی است،لذا قرآن میفرماید"نه"دست خویش را از روی خست به گردن ببند و نه به سخاوت یکباره بگشای که در هر دو حالت،ملامت زده و حسرت خورده بنشینی(اسراء/29).
مــصرف
1ـ یتیم ورشکسته اقتصادی است، روا نیست مال او مصرف گردد: خوردن مال یتیم و مصرف نمودن دارایی او به هر شکلی حرام است.مگر در مواردی که حالت سوددهی داشته باشد و به اصطلاح اموال او افزایش یابد. «وآتوالیتامی اَمْوالَهُمْ وَ لاتُتَبدَلَّوا الْخَبیثَ…»
2ـ مصرفهای ضد ارزشی: «یا اَیهَاالذَّینَ امَنوا أنِ الْاَحْبارِ وَالرَّهْبانِ لِیاْکُلوُنَ امَوْالَ الناسَّ بِالباطِل و یصْدوّنَ عن سبیل الله» (توبه/34). انسان در مقابل آنچه مصرف میکند باید تولیدات یا خدمات تحویل دهد و به نحوی به جامعهاش خدمت کند و الا از مصادیق «اَکْل الاموال بالباطل» خواهدبود.اگر به عوض آگاهی دادن و سوق دادن مردم به سوی واقع،خلاف آن عمل کند،گمراه و دور از حقیقت است و مبلغی را که در این مورد میگیرد،حرام و مصداق «اکل المال بالباطل» است همانند رشوه، ربا و …
رشــــد
1ـ اقتصاد مورد علاقه انسانها: در قرآن آمده است: «زُینَ للاِنْسانِ حُبَّ الشَّهواتِ مِنَ النِسآءِ و …» (آل عمران/14).در چشم مردم آرایش یافته است،عشق به امیال نفسانی و دوست داشتن زنان و فرزندان و اموال فراوان از زر و سیم و اسبان نشاندار و چهارپایان و کشتزار[ها].همه اینها منابع زندگی این جهان هستند در حالی که بازگشت گاه خوب نزد خداست.
در آیه فوق به منافع کشاورزی و رونق آن اشاره شده است و سپس ذکر شده که بهتر از آن نیز وجود دارد یعنی این منبع اقتصادی (علاوه بر منابع ذکر شده) در نظر مردم،مورد علاقه است و خداوند بهتر از آنها را به مردم نشان میدهد.
2ـ متفاوت بودن اخلاق مؤمنان با قوم یهود در اقتصاد: در آیه ذیل درمیابیم که باید اخلاق مؤمنان با اخلاق قوم یهود در امور اقتصادی فرق داشته باشد: «یا بنی اسرائیل اْذکُرُا نعمتی الَّلتی اَنْعَمْتَ علَیکَمْ واَنّی فَضَّلْتکُمَ علی العالمین» (بقره/47). خداوند قوم بنی اسرائیل را بر سایر اقوام موجود آن روز برتری داد آنها دارای بهترین سرزمین از نظر آب و هوای مناسب با چشم سار بودند و منطقه پراستعدادی برای کشاورزی و دامداری داشتند،ولی ناسپاسی کردند و از بهرهبرداری مناسب از آن مواهب خودداری نمودند و اطاعت از انبیای زمان را کنار گذاشتند؛اما مؤمن در رفتار اقتصادی خودش،اطاعت از انبیاء را بر هر چیزی دیگر مقدم میدارد و شکر زبانی و عملی خود را به جا میآورد تا در پیشگاه خدای خود سرافکنده نباشد.
اهداف اقتصادی در هر مکتب اقتصادی باید مشخص و روشن باشد.در مکتب اسلام نیز اهداف اقتصادی شامل،عدالت اقتصادی و اجتماعی،قدرت اقتصادی حکومت اسلامی،رشد اقتصادی و استقلال میباشد که نظر قرآن را راجع به هر یک از آنها شرح میدهیم:
عدالت اجتماعی
معمولاً دو عامل مهم برای انحراف از مرز عدات وجود دارد که قرآن به هر دو عامل توجه نموده است.اولین عامل انحراف "حب ذات و علاقهها و روابط" است؛ قرآن در این باره میفرماید: «یا ایهاالذین آمنوا قوامین بالقسط شهداء لله و اعلی انفسکم اولوالدین و الاقربین ان یکن غنیا اوفقیرا فادلله اولی مهیما» (نساء /135).ای کسانی که ایمان آوردهاید کاملا به عدالت قیام کنید و گواهیهای شما فقط برای خدا باشد گرچه به زیان خود شما یا والدین و بستگان تمام شود و مسئله فقیر بودن یا غنی بودن در گواهی دادن شما اثر نکند،زیرا خدا سزاوارتر است به اینکه از آنها حمایت کند.
این آیه به این یعنی است که مسئولیت شما فقط دفاع از حق باشد بدون هیچگونه ملاحظه فامیلی یا اقتصادی. دومین عامل برای اینکه انسان در خط عدالت حرکت نکند،مسئله "ناراحتیهائی است که انسان از فرد و یا گروهی میبیند" و در این زمینه نیز قرآن میفرماید: «یا ایها الذین امنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط و لایجرمنکم ثنآن قوم علی الاتعدلوا اعدلوا هوا اقرب لِلتَّقوی» (مائده/8).ای کسانی که ایمان آوردهاید،برنامه شما قیام خالصانه و شهادت عادلانه باشد،دشمنی قوی سبب انحراف شما از مرز عدالت نشود و خرده حسابهای سابق را تصفیه نکنید.قرآن کریم مکرراً فرمان میدهد که به عدالت رفتار کنید که به تقوی نزدیکتر است.البته قرآن عامل دیگری را نیز از عوامل انحراف در عدالت معرفی میکند که همان مسئله رشوه است.در این زمینه قرآن میفرماید: «و لاتأکلو اموالکم بینکم بالباطل و تدلوا بها الی الحکام لتأکلوا فریقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون» (بقره /182).
قدرت اقتصادی حکومت اسلامی
دومین هدف اقتصادی اسلام که میتوان آن را عنصری فرامرزی دانست،قدرت اقتصادی حکومت اسلامی در برابر سایر حکومتهاست که این امر به دو منظور میباشد:
1ـ ترساندن کفار و دشمنان خارجی تا به ذهن آنها نقشه تجاوز نظامی و امکان تحت فشار قرار دادن حکومت اسلامی از نظر اقتصادی و محاصره اقتصادی،خطور نکند.به آیه ذیل توجه کنید:«وَ اَعِدّولَهُمْ ماَسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَةَّ وَمِنْ رُباطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّاللهَ و عَدُوکَّمْ»(انفال /60). در آیه فوق اطلاق کلمه «قوة» شامل هر نیرویی میشود و این مسئله با استفاده از روایات اثبات میشود (از ذکر روایات خودداری نموده ایم).پس کلمه «قوه» شامل نیروی برتر اقتصادی نیز میشود که مسلماً برای رویارویی با دشمن از جمله ابزار حتمی شمرده میشود.در شرح فوق میتوان از این آیه شریفه نیز استفاده کرد: «تَرْهَبوُنَ بِه بَدُواَّ … وَعَدوُکَّمْ»،یعنی استفاده کردن از هر وسیلهای که موجب ترساندن کفار شود مطلوب است و یکی از مهمترین وسایل ترس،قدرت اقتصادی حکومت اسلامی است پس رساندن حکومت اسلامی به قدرت و استقلال اقتصادی از اهداف اقتصادی اسلام میباشد.
2ـ اشاعه و ترویج اسلام در خارج از مرزهای حکومت اسلامی با بهرهگیری از امکانات اقتصادی و کمک به ملل فقیر.
استقلال
«و لاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار و مالکم من دون الله من اولیاء ثم لاتنصرون» (هود/113). بر اساس این آیه اعتماد به ستمکاران ـ که از دیدگاه قرآن کافران مصداق آن هستند ـ و تمایل به آنها جایز نیست و اگر حکومت اسلامی استقلال اقتصادی نداشته و به غیر مسلمین وابسته باشد،بر ظالمین اعتماد کرده است.پس یکی از وظایف حکومت اسلامی استقلال اقتصادی است که زمینه قدرت و اقتدار اقتصادی را فراهم میکند.این امر را این آیه شریفه نیز تأکید میکند: «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً» (نساء/114)؛بر اساس قوانین فقهی هر گونه واردات و یا تجارتی که باعث تسلط کفار بر جامعه اسلامی شود،حرام شمرده میشود. برخی حاکمیت سیاسی اسلام را جزو اهداف اقتصادی اسلام معرفی کردهاند درحالی که این امر عنصری سیاسی و یکی از اهداف سیاسی اسلام است؛به هر حال درباره استقرار حکومت سیاسی اسلام آیات بسیار فراوانی در قرآن دیده میشود از جمله آیاتی که لزوم اجرای قوانین قضایی،نظام و … را که توسط دولت اسلامی باید انجام گیرد را تأکید میکند،این آیه شریفه میباشد:
«وَاَعِدوُالَهُمْ ماَستْطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ…» (انفال/60).
آیاتی از قران که در آنها کلمه "اقتصاد" به کاررفته است
1ـ «فَلَماّ نَجَّیهُمْ إلی البَرِّ فَمِنْهُم مُقْضِد»
2ـ «فَمِنْهُمْ ظالِمْ لِیضَه و مِنْهُم مُقْضَدِ و مِنْهُم سابِق بالخِیرْات» (فاطر/32)
3ـ «مِنْهُمْ اُمَّه مُقْتَصِدةً وَ کَثیرً مِنْهُم سآءَ مایعْلَموُنَ» (مائده/66)
در همه آیات فوق اقتصاد به معنای میانهروی به کار رفته است.
واحدهای اندازهگیری که در قرآن به کار رفته است
1ـ الوَرِق (کهف/19) 8ـ صاع (یوسف/72)
2ـ تَقیر (نساء/53) 9ـ فردل (انبیاء/47)
3ـ قِطمیر (فاطر/13) 10ـ ذره (نساء/45 ـ زلزال/7)
4ـ قیراط (انبیاء/47) 11ـ دِرْهَم
5ـ قنکار (نساء /20) 12ـ دینـار
6ـ دیـه (نساء /92)
7ـ ذرع (حاقه /32)
نتیجــــه
قرآن کریم اقتصاد را مسئله مهمی به شمار آورده و آنرا لازمه ی پیشرفت امت مسلمان و ترویج اسلام در دیگر ملل میداند؛لذا امت مسلمان باید با رسیدن به استقلال اقتصادی و رشـد هرچه بهتر در این راه،به این مهم عملکرده تا هم به فرمان خداوند تبارک و تعالی عمل کرده و هم برای خود زندگی ای خوب و راحت همراه با رفاه و بهره مندی از منابع طبیعی و خدادادی ایجاد کند.به امید آنکه جهان اسلام به فضل خداوند متعال و تلاش مردمانش بزرگترین قدرت اقتصادی بر روی این کره خاکی گردد.
@ نویسنده: وجیهه گلمکانی
@ منابع: 1. پایگاه اطلاع رسانی فعالیتهای قرآنی دانشجویان ایران
Sadegh90.blog.ir.2
- گیلیس، مالکوم، پرکینز، دوایت اچ، رومر، مایکل، اسنودگراس، دانلد آر ، اقتصاد توسعه. ترجمهٔ غلامرضا آزاد. نشر نی، ۱۳۷۹
- میرزاامینی، محمدرضا، «توسعه اقتصادی چیست»، اندیشگاه شریف